18 سالمه، واسه خودم مَردی شدم سیبیل دارم، صبحا میرم نون میگیرم واسه خونه باز شیرینی و آجیل رو ازم قایم میکنن: |
سوم دبیرستان بودم مدرسه بهمون شیر داد، ما سختی مون اومد که پاک کن تخته رو با آب بشوریم با شیر شستیم و تخته رو پاک کردیم لامصب ردی رو تخته نمونده بود اما کمتر از یک متر نمیشد نزدیکش شد چون بو گرفته بود. یه هفته معلما چیزی ننوشتن تا اینکه تابلو رو عوض کردن
برق رفته بود. یارو میخواست بره دستشویی، با خودش شمع میبره. یارو میگوزه بعد شمع خاموش میشه، سوسکها میگن: تولد، تولد، تولدت مبارک...
دماغتون رو بگیرید و سعی کنید برای ۵ ثانیه بگید «ممممممممم» بعله یه همچین کارایی بلدم من!
"براى اینکه شکست نخورید هیچوقت تلاش نکنید"
یه فیلسوف بی حال
موقع امتحان ها که میشه یه سوالی بد جوری ذهنمو به خودش مشغول میکنه. میخوام بدونم من در طول سال تحصیلی دقیقا چه غلطی میکردم؟!
"باز منو کاشتی رفتی” چیست ؟
اعتراض نهال به باغبان وظیفه نشناس !
تعارف که نداریم،همیشه درهر فدای سرت یه خاک برسرت به صورت مستتر وبالقوه وجود داره!
یک توپ دارم قلقلیه سرخ و سفیدو ِگلیه میزنی زمین میره زیر زمین من این توپو نداشتم از آشغالی برداشتم بابام منو کتک زد یک مُشت یک لگد زد
چشم بچه ها زمان امتحانات:(<_<) (>_>) وقتي مراقب نزديك ميشه:(-_-) وقتي دوباره دور ميشه:(>_>)
تعداد صفحات : 3